مشاوره پس از راه اندازی کسب و کار
- عارضه یابی حوزه های کسب و کار
- ارائه راه کارهای بهبود کسب و کار
- اجرای راهکارها و مشاوره اجرا
مشاوره پس از راه اندازی کسب و کار مرحله ای است که کسب و کار راه اندازی شده و چندین سال است که به فعالیت خود ادامه می دهد. اما در کسب و کار ایرادات و مشکلاتی به وجود می آید که مدیر کسب و کار قصد دارد کسب و کار را بهتر وضع موجود کند.
تشخیص مشکلات از جمله فعالیتهای ضروری در هر سازمانی به حساب میآید که باعث میشود مدیران و تصمیمگیرندگان به دقت به تصویری واقعی از وضعیت کنونی برند دست یابند. این اطلاعات به آنها امکان میدهد که اقدامات اصلاحی یا ترقیبخشی را به درستی شناسایی و اجرا کنند.
ارزیابی و بررسی شرکت یا برند با استفاده از روشهای متنوعی صورت میگیرد. با توجه به هدف و نیازهای شرکت، روشهای خاصی برای ارزیابی برند و وضعیت آن انتخاب میشود.
روند تشخیص عارضه در یک سازمان به این ترتیب اجرا میشود: در یک فرآیند سریع، مشابه یک نگاهی سریع به لحظهای از وضعیت کنونی، فعالیتها و شرایط جاری برند مشاهده و ارزیابی میشوند و بر اساس نتایج به دست آمده، اقدامات لازم انجام میشوند.
در منابع تخصصی، عارضه یابی سازمانی به عنوان یک رویکرد سیستمی شناخته میشود، به این معنا که دارای مراحل ورودی، تجزیه و تحلیل، و خروجی میباشد. براساس این رویکرد، دادههای مورد نظر از منابع مناسب جمعآوری میشوند، سپس تجزیه و تحلیل بر روی این دادهها انجام میگیرد. در این مرحله، بررسیهای دقیقی انجام میشود و با توجه به بازخوردهای به دست آمده، برنامهها و اقدامات اصلاحی تدوین و اجرا میشوند.
عارضه یابی حوزه های هفت گانه فعالیت
در کسب و کارها، عارضه یابی در هفت حوزه صورت می پذیرد که این هفت حوزه به این صورت می باشد:
- برنامه ریزی
- منابع انسانی
- مالی
- تامین
- تولید
- بازاریابی و فروش
- تحقیق و توسعه
اگر به صورت دوره ای و مرتب عارضه یابی بازاریابی را در کسب و کار خود انجام ندهید، هرگز مشخص نخواهد شد فعالیت های بازاریابی شما تا چه اندازه به صورت درست و کارآمد در حال اجرا است. همچنین بدون عارضه یابی متوجه نقاط ضعف خود نمی شوید و یک کار اشتباه را مدام تکرار می کنید که در واقع منجر به هدر رفتن بودجه بازاریابی می شود.
ارائه راهکار های عملیاتی برای عارضه ها
بعد از مشخص کردن عارضه های کسب و کار نوبت به ارائه راه کار های درست برای بهبود کسب و کار می رسد. اجرا کردن راهکارهای ارائه شده می تواند توسط خود کسب و کار (در صورت داشتن توانایی لازم ) صورت می پذیرد اما زمانی که کسب و کار توانایی اجرای راکار بهبود عارضه را ندارد ما براساس قرارداد تنظیم شده می توانیم راهکارهای ارائه شده را اجرایی کنیم.
مراحل و گام های عارضه یابی
گامهای انجام عارضهیابی سازمانی به طور کلی به این شرح هستند:
1. طرح موضوع و شناسایی مسئله یا مسائل موجود در سازمان.
2. درخواست و دریافت موافقت مدیریت ارشد سازمان برای انجام پروژه عارضهیابی.
3. انتخاب مشاوران ذیتجربه که تجربهی قبلی آنها در صنعت مرتبط با سازمان باشد.
4. تشکیل یک تیم عارضهیابی به منظور ایجاد تفاهم، حمایت و همکاری از سوی مدیران.
5. اجرای آموزشهای ابتدایی، توجیه و ایجاد اعتقاد در مدیران و سایر اعضای تیم.
6. تدوین برنامه و انجام عارضهیابی (تشخیص علل و مشکلات).
7. ارائه راهکارهای بهبود؛ تدوین و ارائه گزارش؛ در این مراحل، ارتباط مؤثر بین مشاور و سازمان تاثیرگذار است و به تحول بستگی دارد.
روش های تحلیل کسب و کار
روشهای تجزیه و تحلیل در سازمان
زمانی که عملیات عارضهیابی به عنوان بخشی از فرآیند کلی تجزیه و تحلیل و توسعه سازمان اجرا میشود، دانشهای مرتبط با علوم رفتاری کاربرد مهمی پیدا میکنند. در این زمینه، روشهای تحلیلی رایج که به کار میروند، شامل موارد زیر میشود:
1. استفاده از پرسشنامه (میتوان از مدل تعالی سازمانی 2020 نیز بهره برد)
2. انجام مصاحبهها
3. انجام مشاهدات مستقیم
4. تجزیه و تحلیل سوابق، فایلهای بخشی، گزارشهای ارزیابی و منابع ادبی مرتبط با سازمان
5. تحلیل دادههای آماری از سازمان و بخشهای مختلف آن
6. استفاده از گروههای تخصصی و گروههای کاری
7. برگزاری کارگاهها برای شناسایی مشکلات و حل مسائل
8. برگزاری سمینارها، کنفرانسهای علمی و برنامههای آموزشی
9. ثبت و بررسی حوادث مهم و رخدادهای قابل توجه
لطفاً توجه داشته باشید که ممکن است در استفاده از مدل تعالی سازمانی 2020، به پرسشنامه مربوطه ارجاع داده شده باشد.
مدل های عارضه یابی کسب و کار
مدلها و انواع مختلفی که در این خصوص معرفی شدهاند، عبارتند از:
تجزیه و تحلیل میدان نیرو (1951) (Force Field Analysis)
مدل لیویت (1965) (Leavitt’s model)
تحلیل سیستمی لیکرت (1967) (Likert system analysis)
مدل شش وجهی ویس بورد (1976) که تمرکز دارد بر: یک خروجی اصلی، بررسی میزان رضایت مصرفکنندگان از آن خروجی، و ردیابی علل نارضایتیها. (Weisbord’s six-box model)
مدل توافقی برای تحلیل سازمان (1977) (Congruence model for organization analysis)
مدل 7s مکینزی (1981-1982) (Mckinsey 7s framework)
چارچوب فنی سیاستی فرهنگی تیچی (1983) (Tichy’s technical political cultural framework – TPC)
ارائه برنامه با کارایی بالا (1984) (High-performance programming)
عارضه یابی رفتارهای فردی و جمعی (1987) (Diagnosing individual and group behavior)
مدل بورک ـ لیتوین برای عملکرد و تغییر سازمانی (1992) (Burke-Litwin model of organizational performance and)